به گزارش مشرق، «شخصی کفشش را برای تعمیر پیش کفاش میبرد. کفاش با یک نگاه میگوید این کفش سه کوک میخواهد تا درست شود، هر کوک مثلا ده تومان و خرج کفش میشود سی تومان.
صاحب کفش هم قبول میکند. پول را میدهد و میرود.
کفاش دست به کار میشود.کوک اول، کوک دوم و بالاخره کوک سوم و تمام، اما…
اما با یک نگاه دقیقتر میبیند، کار تمام شده، ولی اگر یک کوک دیگر بزند کفش عمریتر میشود و کفش کفشتر.
از یک طرف قرار مالی را گذاشته و نمیتواند پول بیشتری بخواهد و از طرفی دیگر دو دل است که کوک چهارم را بزند یا نه. حالا او بین نفع و اخلاق، میان دل و قاعده توافق، مانده است. یک دوراهی ساده که هیچ کدام خلاف عقل نیست. اگر کوک چهارم را نزند هیچ خلافی نکرده، اما اگر بزند به رسالت ۱۲۴ هزار پیامبر تعظیم کرده… اگر کوک چهارم را نزند روی خط توافق و قانون راه رفته اما اگر بزند صدای لبیک او آسمان اخلاق را پر میکند».
این ها را علامه جعفری در آخر کلاس شرح مثنویاش گفته، و من این روزها به این فکر میکنم که در این عالم چقدر کوک چهارم هست برای زدن، بی آنکه کفاش باشیم و کفشی در بین باشد.
تا دلتان بخواهد کوک چهارم زن هم داریم دور و برمان، یکی میشود حاج کاظم چای فروش، کاسب قدیمی بازار صفی تبریز وزن پاکت چای را از وزن چای کم میکند تا مبادا حقی پایمال شود، آن یکی «مرد امانتدار زنجانی» میشود که ۴۵ سال دوچرخهای را به امانت نگه داشت تا صاحبش برگردد.
یکی دیگر مرشد چلویی است و کاسب قرن لقب میگیرد و به شاگردهای کوچک که میآیند غذا ببرند برای اوستایشان، کباب و گوشت یا ته دیگ زعفرانی لقمه میگیرد و با احترام در دهانشان میگذارد که مبادا دلشان بخواهد و لقمه ای به آنها نرسد. عده ای که به قدر وسع، فیش پرداخت میکنند برای داروی آدمهایی که نمیدانند کیستند اما محتاج کمک و یاریاند. بعضیها... همه این آدمها، در روزمرگیشان کوک چهارم زدهاند.
اما بعضی هایمان منتظرفرصتی طلایی هستیم، یک روز خاص، یک زمان فوق العاده. اگر این طور است هم خیالی نیست، چه روز بهتر از هجدهم ذی الحجه و چه وقت فرخندهتر از عید غدیر خم، این بزرگترین عید مسلمانان و شیعیان.
بیایید از همین امروز شروع کنیم، تابستان است و گرم. میتوانیم شربت آب لیمو درست کنیم. مایهاش آب و شکر و آبلیمو است. اگر نه آب خنک و گوارا هم کارساز است. کار را هم بسپاریم به بچههایمان و بعد بین بچههای کار تقسیمش کنیم.
حال و احوال پرسی هم عالی است و کم هزینه. خرجش لبخند روی لب است و پیگیر احوال پیرمرد و پیرزن تنهای محل شدن.
در شغلهایمان هم میتوانیم کوک چهارم زن شویم، نهدور است و نه دیر.اگر مکانیک هستیم، پیچ ها را محکم سفت کنیم،اگر رنگ کاریم، جوری رنگ بزنیم که رد رنگ نماند.
اگر لوله کش هستیم، صفر تا صد کار را با متراژ کمتر و خلاقیت ببندیم.اگر نانواییم، نانمان خمیر نشود.
اگر خبرنگاریم، فقط دنبال تیتر کلیک خور نباشیم و دغدغه مردم، دغدغه ما هم باشد.اگر کارمند بانکیم، خوشرویی و انعطاف و کمی کمک بیشتر از وظیفهمان، خدا میداند چقدر میتواند آدم سرگردان و گرفتار مشکلات مالی را از نگرانی دربیاورد.
اگر در کار ملک و اجاره و فروش خانه هستیم، کمی بیشتر به فکر هموطنانمان باشیم.اگر در کار فروش و تعمیر موبایلیم، انصاف بیشتر و حالا کمی سود کمتر، چه خوبتر می کند کاسبی و برکتش را. به ویژه اینکه این روزها، موبایل عصای دست است و البته کم گران نیست.
اگر پزشکیم و دور پول نقد گرفتن را که خط کشیدیم، روزی هم ویزیتمان رایگان باشد، باور کنیم به جایی برنمیخورد.
اگر آشپزیم، چه خوب میشود گاهی هنر و علممان را خرج مردم کنیم بی هیچ آورده ی مالی، غذایی بپزیم به طبع مردمی که کمتر غذای خوش بر و رو میبینند و میخورند.
اگر تاجریم و کارفرما و دستمان به دهانمان میرسد، هوای نیروهایمان را داشته باشیم از بیمه و عیدی گرفته تا مرخصی و جویای احوالشان شدن، دریغ نکنیم.
اگر همسر و بزرگ خانوادهایم، هوای کوچکتر هایمان و آنان که به ما وابسته اند را بیشتر داشته باشیم.اگرها زیاد است و در موقعیت های مختلف بودن، زیادتر. پس چه بهتر که در این روزها که به نام امام علی علیه السلام گره خورده، شما هم شروع کنید و کوک چهارم بزنید.